کد مطلب:224254 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:1148

رفتن شاه عباس به زیارت امام رضا
بسیاری از بزرگان و فرمان فرمایان و سلاطین جهان به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام تشرف حاصل كرده اند كه معروف تر از همه سفر زیارت شاه عباس كبیر است كه به نقل مطلع الشمس سه مرتبه به زیارت مشهد رفت در «25 ذی حجه سال 1006 و سال 1008 و در سال 1009 بنا بر نذری كه كرده بوده پیاده به مشهد رفت و شیخ بهائی و میرداماد می خواستند شاه را منع كنند كه پیاده رفتن موجب آزار شاه نشود گفت استخاره می كنم چون استخاره كرد این آیه آمد فاخلع نعلیك انك بالواد المقدس طوی شاه گفت كار مرا مشكل تر كردید كه باید با پای برهنه هم بروم و به نقل صاحب روضات در 28 روز به مشهد رفت و فرش می گستردند تا شاه روی آن عبور كند و چون به مشهد رسید با مقراض سر شمع ها را می گرفت شیخ بهائی این شعر را گفت:



[ صفحه 336]





پیوسته بود ملایك علیین

پروانه شمع روضه خلد برین



مقراض به اختیار زن خادم دین

ترسم ببری شهپر جبریل امین



یك طواف درش از قول رسول مدنی

تا به هفتاد حج نافله یكسان آمد



حركت شاه عباس پیاده به مشهد

اسكندر بیك منشی شاه عباس می نویسد - حضرت اعلی شاهی ظل الهی نذر فرمودند یك مرتبه از دارالسلطنه اصفهان پیاده به زیارت روضه مقدس مطهر حضرت امام الجن و الانس بروند و در این سال (1009) تصمیم گرفتند حركت كنند [1] .

روز اول شهر (جمادی الثانی) از میدان نقش جهان به مسجد طوقچی رفتند و از آن جا به دولت آباد برخوار كه سه فرسخ است و اعلان كردند هر كس میل دارد ملتزم ركاب باشد حاضر شود ولی آن ها سواره بیایند گروهی بسیار جمع شدند و به احترام شاه پیاده در ركاب شاه عباس می رفتند.

سه نفر از نزدیكان طنابی كه دوازده هزار ذرع بوده است گرفته اندازه می گرفتند كه مقدار حركت معین باشد و ضمنا طول راه معلوم شود.

28 روز طول كشید كه شاه عباس از اصفهان تا مشهد پیاده رفتند و ماده تاریخ آن را میرزا اسكندر بیك دبیر مخصوص چنین گفته است:



غلام شاه مردان شاه عباس

شه والا گهر خاقان امجد



بطوف مرقد شاه خراسان

پیاده رفت با اخلاص بی حد



چو صدقش بود رهبر یافت توفیق

كه فایز شد به آن فرخنده مقصد



چو از ملك صفاهان روبره كرد

بدان مطلب رسید از بخت سرمد



دبیر عقل بهر نیكنامی

نوشت این نكته بر طاق زبرجد



پیاده رفت و شد تاریخ رفتن

ز اصفاهان پیاده تا به مشهد



سال 1009

اسكندربیك می نویسد كه در روضة الصفا نوشته از قیاصره روم هرقل نصرانی نذر كرده



[ صفحه 337]



بود از قسطنطنیه تا بیت المقدس پیاده برود و آن موقع هر روز فراشان فرش می گسترانیدند و گل ها و ریاحین بر روی آن فرش های زیبا می ریختند تا قیصر روم به بیت المقدس رسید و بیست روز راه را دو ماهه طی كردند ولی شاه عباس پیاده بر روی خاك می رفت و تحمل سختی و مشقت را در این راه پر ثواب نمود - «ببین تفاوت ره از كجاست تا به كجا».

شاه عباس ماه رجب و شعبان و رمضان را در مشهد ماند و خود به خدمت مشغول شد در روضات می نویسد كه چون شاه عباس خواست این نذر را ادا كند علماء گفتند حفظ وجود شاه لازم است و خوب است از این نذر به كفاره عدول كنید پس از تبادل افكار قرار شد استخاره كنند میرداماد استخاره نمود این آیه آمد.

فاخلع نعلیك انك بالواد المقدس طوی

شاه گفت كار مرا مشكل تر كردید زیرا اكنون باید به علاوه پیاده پا برهنه هم بروم و برای او هم فرش می گستردند و شاه می رفت تا به مشهد می رسید - و از اول صبح تا غروب به خدمت خادمی و سر شمع ها را گرفتن و جاروب كردن مشغول می شد و هیچ از خدمت فرو گذاری نمی كردند [2] .

در سفری كه ملازمین شاه عباس زیاد بودند و پیاده رفت منجم باشی مسافت را با زنجیر پنجاه ذرعی مساحت نمود معلوم شد 193 فرسخ از اصفهان تا مشهد است ولی راه امروز از تهران تا مشهد 168 فرسخ و از اصفهان تا طهران هفتاد و دو دویست و چهلم فرسخ می باشد.



الهی تو این شاه والا تبار

كه هست از كهان و مهان یادگار



بر او رنگ شاهیش پاینده دار

دلش را به نور یقین زنده دار



بدارش بر او رنگ فرماندهی

كه نفریبدش تخت شاهنشهی



خدایا به حق زمین و زمان

كه از بهر آسایش انس و جان



به عمر طبیعی رسان سال او

جهان را جوان دار ز اقبال او [3] .



امامی كه روبند خاك درش را

ملایك به شهپر خلایق به مژگان



در سفر دیگر شاه عباس صحن را ساخت و خیابان صفوی را بنا نهاد [4] .



[ صفحه 338]



اسكندر بیك می نویسد: شاه عباس سفری برای مشهد حركت كرد و در «بلده ی تهران مریض شد چهار ماه آن جا ماند» و پس از بهبودی و تجویز اطباء به طرف مشهد حركت كرد [5] .

در این سفر صحن حوض بزرگ ایوان علی شیر - ایوان ها - چشمه ها - قنوات - مستغلات و تذهیب و تهذیب و طلاكاری و غیره از آثار او هم اكنون موجود است.



امام بحق شاه مطلق كه آمد

حریم درش قبله گاه سلاطین



شه كاخ عرفان گل شاخ احسان

در درج امكان مه برج تمكین



علی بن موسی الرضا كز خدایش

رضا شد لقب چو رضا بودش آئین



زفضل و شرف بینی او را جهانی

اگر نبودت تیره چشم جهان بین



پی عطر روبند حوران جنت

غبار درش را به گیسوی مشكین



اگر خواهی آری به كف دامن او

برو دامن از هر چه جز اوست برچین



لب سپهر برین را بود هوای بریدن

بدان امید كه گردد به خاك كوی تو ملحق



زنور بیضه ی بیضا بود زفر تو فره

فر از طارم امكان زده است قدر تو بیرق



به نزد كنیه عالیت هفت گنبد گردون

چو پیش كوه دماوند هفت دانه جوزق



مگر تو روضه ی سلطان هشتمی كه به خاكت

كند ز بهر شرف سجده هفت طارم ازرق



خدیو خطه ی امكان كه از عنایت یزدان

فراز خر گه لاهوت پرفراشته منجق



علی عالی اعلا امام ثامن ضامن

كه از طفیل و جودش وجود گشته منسق



سپهر عدل مهین گوهر محیط خلافت

جهان جود بهین زاده ی رسول مصدق



زهی عظیم بنا بقعه ای كه هست ز فرت

بنای شرع مشید اساس عدل مخلق



نهال فكرت قاآنی از سحاب معانی

به بوستان سخن گشت در ثنای تو مورق





[ صفحه 339]




[1] عالم آراي عباسي ص 425 - روضات الجنات ص.

[2] عالم آراي عباسي ص 422.

[3] عالم آراي عباسي ص 604.

[4] عالم آراي عباسي ص 604.

[5] عالم آراي عباسي ص 275.